کد مطلب:320181 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:408

ادبیات اقتباسی بهاء الله
خواهر و برادری كه در یك خانه با یكدیگر بزرگ شده و در همه جا (سفر و حضر، داخل كشور و در تبعید) با هم بوده و به یك آئین گرویده و همه رفتارهای یكی در منظر دیگری بوده است بهترین گزارشگر حالات و رفتارها و دقیق ترین راوی افكار و عقاید هم هستند. عزیه وقتی با ادعای من یظهری بهاءالله روبرو می شود فیلم مراحل زندگی برادر را از جلوی چشم می گذراند و لحظه های تكوین شخصیت او در حشر و نشر با ادبا و صوفیه و دراویش و بابیه و مداومت بر خواندن آثار باب و جمع آوری همه آثار او و تمرین نثر بیان و. ..را مرور كرده و خطاب به عبدالبها می گوید چگونه چنین كسی می تواند من یظهره الله باشد؟!

اگر به رسائل خود می نازد و آنها را برهان و معجزه خود می شمارد كه بهتر و فنی تر از آنها هم در دوره خودش وهم قبل از آن كتابهای فراوانی (همچون:

1- مقامات حریری

2-مقالات حمیدی

3-احیاءالعلوم غزالی

4-محجه البیضاء فیض كاشانی

5-محبوب القلوب فاضل اشكوری

6-اخوان الصفا

7-تاریخ معجم

8-اخلاق ناصری

9-آثار بیهقی

10-هشت بهشت

11-تاریخ وصاف

12-عقدالعلی

13-اندرزنامه قابوس

14- گلستان

15-دره نادری

16-گنج شایگان

17-آثار قائم مقام

و دیگر آثار فراوان فارسی و عربی كه در گنجینه ی ادب ایران نظیر آن بسیار بوده و خواهد بود و صاحبان آنها هم هیچ داعیه ی نبوت و رسالت و مظهریت و من یظهره اللهی نداشته اند و آثار خود را هم با كلفت و رنج و زحمت و مونتاژ و تلفیق الفاظ و تطبیق عبارات و مراعات سجع و قوافی پدید نیاورده اند و یا ادعای امیت هم نداشته اند)ضمن آنكه او امی نبوده و نزد ادبا و دراویش و صوفیه، سالها تلمذ و شاگردی نموده است. پس دلیل او علیل است و برهانش نشانه ی بطلان!

اما عبارات عزیه:

"... نفرموده اند هو الذی بعث من الدراویش والعرفاء و الادباء و الصوفیه رسولاً منهم!!

آن هم بعد از شصت هفتاد سال كه با همه عرفا و دراویش، اوقات صرف نموده و با شعرا و حكماء طبیعی، شب و روز محشور بوده قریب بیست سال با علمای بیان و اهل لسان خاصه بدیع معاشر بوده و آیات بدیعه كه از سمای الوهیت نازل شده همه را ضبط و در لوح خاطر ثبت نموده كه هنگام فرصت به عامیان عمیا بنماید و زبان من یظهری گشاید.

اگر مقصود تلفیق الفاظ و تطبیق عبارات و مراعات سجع و قوافی به زحمت و كلفت باشد مقامات حریری و مقالات حمیدی و احیاءالعلوم غزالی و محجه البیضاء و محبوب القلوب فاضل اشكوری از همه نزدیكتر اخوان الصفا در فارسی و تاریخ معجم و اخلاق ناصری و بیهقی و هشت بهشت و تاریخ وصاف و عقدالعلی و اندرز نامه قابوس و گلستان و دره نادری از همه نزدیكتر گنج شایگان و انشائات قائم مقام و امثال ذلك كه هریك در سلاست و فصاحت بیان و طلاقت لسان بی عدیل و بی نظیر بوده اند پس باید هر یك از آنها را به خدائی تصدیق كرد... !!

پس معلوم شد زبان فطرت، نه از روی تكسب و سرقت است كه عبارات دیگران را حفظ و ضبط كرده به اسم آیات فطرت به خرج دهند... " (ص 26 و 27)

پیش تر نیز عزیه به این نكته تصریح نموده بود كه:

"... همیشه در كره ارض، مردمان با دانش و بینش و دانشمندان متبحر و متتبع بوده اند فصحائی كه از سلاست بیان سلسله در پای آب روان نهند ودر طلاقت لسان، داد انا افصح العرب و العجم دهند، هیچ وقت به چنین دعاوی، اعتنائی ندارند و به این گفتارها وقع و وقری نگذارند:

عرض خود می بری و زحمت ما می داری اینكه فرموده اند آیات، حجت است، صحیح است به شرطی كه از روی فطرت باشد و مقرون به تحدی، نه اینكه هر سجع و قافیه سازی و هر عبارت پردازی، ادعای واهی نماید، خلق ناگزیر از اطاعت او باشند...

كسی كه از بدایت عمر از صرف و نحو و معانی و بیان، آگاه و از دواوین شعرای عرب و عجم با اطلاع، و از كتب تواریخ و سیر با بهره و از مطالب حكماء و عرفاء مستحضر، و شب و روز با عرفا و دراویش محشور، و در نظم و نثر نویسی معروف و مشهور، بعد از اعلای كلمات بدیعه و اعلان نفحات قدسیه و مصاحبت و موانست تمام اوقات با بزرگان دین كه هریك در محاوره ی علمی با یك دنیا برابر بودند داشته، چنین كسی بعد از چهارده سال ممارست در كتاب بیان و كلمات حضرت اعلی و توقیعات مباركه، بیاید ادعای زبان فطرت نماید، احمق آن شخصی است كه به این دعوی گوش دهد علاوه بر اینكه این لسان، لسان فطرت نیست و علاوه بر دلایل عقلیه متقنه و براهین واضحه محكمه بر طرح و طرد و بطلان و فساد این ادعا توقیعات متواتره و آیات متكاثره تصریحاً و تلویحاً بر طرح و رد این دعوی و مدعی از حضرت اعلی ارواحنا فداه در دست است به غیر آن الواحی كه به غدر به چنگ آورده و پامال كرده اند از جمله... "(ص21و 22)

حقیقتاً این استدلال عزیه هم به عنوان خواهری مطلع از همه نشیب و فراز های زندگی بهاءالله و هم به عنوان پژوهشگری كه آثار و ادبیت او را در مقایسه با ادیبان و نویسندگان قبلی بررسی نموده بسیار حائز اهمیت است.